قصه هاي من و اراد

ساخت وبلاگ
بالاخره بعد از مدتها موفق شدم بیام. راستش اینقدر درگیر کار بیرون و خونه شدم که کلا یادم رفته بود همچین دفتری برای ثبت وقایع ایجاد کردم.قاعدتا باید از آراد بگم و شیطنت و شیرینکاری و خرابکاری و غیره وذلک.چیزی که تقریبا توی اکثر مطالب پیشین بهش پرداختم. از ماجرای دندون درد و یک هفته مصیبتی که کشیدم تا بالاخره موفق شدم اراد خان جان رو راضی کنم تا بیاد دندونپزشکی تا ول کردن دست من و بابایی جلوی شرکت بابا و دودیدن توی خیابون و ناپدید شدن برای چند دقیقه ی طولانی و حال خراب من وبابایی تا پیدا شدن حضرت آقا. از علاقه ی شدیدش به ساخت سازه های لگویی وثبت نام توی موسسه لگو تا جون کندن هر چهارشمبه ی من برای راضی کردن آقا به رفتن سرکلاس. از رفتنش به پیش دبستانی و شروع آهنگ سر باز زدن از رفتن به مدرسه برای سال آینده و خلاصه هزار و یک ماجرا و قصه که اگه بخوام به همه شون بپردازم باید کلا دست از همه چی بکشم و مدام بنویسم این نوشتنیهای خاطره انگیز رو.... خلاصه اینکه اخیرا فرای از سروکله زدن با اراد و نگرانیهای ادامه دار مادرانه برای آینده ی شاهزاده کوچولو ،موضوع دیگه ای اخیرا خیلی ذهنم رو به خودش درگیر قصه هاي من و اراد...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه هاي من و اراد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mnoarad2 بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:59

دیشب متوجه شدم آراد هی با دندونش ور میره.کنجکاو شدم و پرسیدم آراد دندونت چیزی شده؟؟؟ گفت:چیزی نیست مامان اینجای دندونم تیز شده.فکر کنم شکستهبا تعجب کنارش رفتم و گفتم بزار نیگاش کنم که مث همیشه با امتناع و سرپیچی آراد مواجه شدم که گفت:چیزی نیست مامان ولم کن ( حالا نه با این حالت عادی که الان دارید میخونید،با دعوا و دستور اینارو بهم گفت) منم که از اون بدترم با سماجت گفتم بزار ببینم چی شده و موفق شدم که اجازه ی بازرسی دهانش رو بگیرم. یه کوچولو که دقت کردم و به دندونش دست زدم متوجه شدم دندون پایینی وجلویی فکش داره لق لق میزنه. یه لحظه به خودم اومدم،وای خدای من واقعا داره بزرگ میشه.یه حس خوشحالی ناراحت کننده ای بهم دست.خوشحال از اینکه پسرم داره بزرگ میشه و باز ناراحت از این بزرگ شدن...... شاید خیلیها متوجه این حرف من نشن و به نظرشون خنده دار بیاد ولی حتما یه مادر درک میکنه چی میگم. با اشتیاق و مهربونی بغلش کردم و بوسیدمش بعد گفتم پسرم دندونت لق شده و کم کم میوفته.این یعنی اینکه داری بزرگ میشی،داری مرد میشی. و هی قربون صدقه ش رفتم. یهو با ناراحتی گفت:اه مامان اینقدر نگو بزرگ میشی بزرگ میشی قصه هاي من و اراد...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه هاي من و اراد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mnoarad2 بازدید : 87 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:59

سلام امروز هفتن بهمن سال هستش و من بازم اومدم.با تاخیر مث همیشه..... اول اینو ثبت کنم تا یادم نرفته بعدش شروع میکنم به نوشتن بالاخره اولین دندان شیری آقا آراد در تاریخ هفتم دیماه یعنی دقیقا یک روز بعد از تولد شش سالگیش افتاد. راستش یه مدت طولانیه که آراد خیلی خیلی سرکش و حرف کوش نکن شده.دقیقا از اول مهر که وارد مقطع پیش دبستانی شده هر روز با مکافات و دعوا و کلی داستان حاضر میشه که بره.میگه من دوست ندارم اینجارو.اینجا همش از من کار میکشن حالا منظورش چیه ؟؟؟از اینکه سر کلاس بشینه و مجبور باشه یه سری مطالب رو یاد بگیره و کار اموزشی انجام بده اصلا تو کتش نمیره.میگه مامان من دوست دارم تا آخر عمرم قصه هاي من و اراد...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه هاي من و اراد دنبال می کنید

برچسب : عمو,هیتلر,مهربان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟, نویسنده : 1mnoarad2 بازدید : 107 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 1:42

امروز 14 هم دی ماه هستش و  هفته ی گذشته یعنی ششم تولد آراد من بود.متاسفانه بنا به دلایلی موفق نشدیم که برای آراد جشن تولد بگیریم بهمین دلیل با اندکی تاخیر،فردا شب یه جشن کوچولو داریم آراد الان واسه ی خودش حسابی مردی شده.خیلی از کارای شخصیشو خودش انجام میده و درمواردی هم من بهش کمک میکنم. دیشب داد و بیداد میکرد که باید یک میلیون دلار به من بدی برم اسباب  بازی بخرم. جالبه بدونید که آراد وحشتناک اسباب بازی دوست داره و اصلا توی این مورد قانع نمیشه. ازصب که از خواب بیدار میشه تا لحظه ی خواب فقط ورد زبونش اینه:مامان برام اسباب بازی بخر و جالبترش اینه که اصلا قصه هاي من و اراد...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه هاي من و اراد دنبال می کنید

برچسب : تولد چهار سالگی,تولد چهار سالگی پسرم,تولد چهار سالگی کلش,تولد چهار سالگی دخترم,تولد چهار سالگی اروشا,کیک تولد چهار سالگی,جشن تولد چهار سالگی,عکس تولد چهار سالگی,دانلود جشن تولد چهار سالگی پنگول, نویسنده : 1mnoarad2 بازدید : 175 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 2:45

دیشب داشتم پیاز خورد میکردم ،اینقدر پیازش تند بود که حسابی اشکم در اومده بود. 

آراد که داشت بازی میکرد یه هو اومد کنارم  و خیلی متفکرانه پرسید، مامان چشمات سوخت نه؟؟؟!!!! 

خندیدم و گفتم  و آره پسرم. 

بعد یه فکری کرد و  با متانت گفت: خوب دایسر دایسر بخر. همه ی وسایل خورد کردن رو بزار کنار،چاقو رو بزار کنار و دایسر دایسر بخر........ 

قصه هاي من و اراد...
ما را در سایت قصه هاي من و اراد دنبال می کنید

برچسب : تبلیغات, ای,تبلیغات, گوشی موبایل,تبلیغات,تبليغات, اي,تبليغات,تبلیغات, ای گوشی,تبلیغات, گوشی,تبلیغات, ای داروها,تبلیغات, موبایل,تبلیغات, ایی, نویسنده : 1mnoarad2 بازدید : 118 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 2:45

آخرین روزای سال 93 هم داره به پایان میرسه و کم کم به استقبال بهار میریم. این روزا حسابی درگیر کار خونه و بیرون هستم. آراد هم که؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نمیدونم چی بگم واقعا.خیلی نگرانم. دارم روزای سختی رو با آراد سپری میکنم. آراد تبدیل شده به یه بچه ی بسیار پرخاشگر و خشن که مدام بد و بیراه جوابت میده و حاضرجوابی میکنه. دلیلش رو متوجه نمیشم آخه محیط  خونه آروم و به دور از جنگ و دعواست.فقط گاهی که آراد بیشتر از ظرفیت من شیطنت میکنه صحنه ی داد و بی داد درست میشه همین. همیشه سعی کردم به رفتارهای بدش بی تفاوت باشم و ذهنشو به سمت دیگه ای سوق بدم ولی واقعا نمیشه. میترسم قصه هاي من و اراد...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه هاي من و اراد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mnoarad2 بازدید : 117 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 2:45

چند روز قبل با کلی وعده و وعید و خواهش وتمنا بالاخره آقا آراد راضی شد بیاد دندونپزشکی تا دندونای پوسیده شو تعمیر کنیم. وارد کلینیک که شدیم داد و بداد آراد خان بلند شد که مامان من از اینجا بدم میاد.قول میدم دیگه مسواک بزنم ،تورو خدا منو ببر از اینجا ولی چاره ای نبود،شدت پوسیدگی دندوناش درحدی بود که هیچ راهی غیر از پر کردن نداشتن. خلاصه با هزار مکافات رفت روی یونیت و با تبحر دندونپزشک آمپول بی حسی تزریق شد و آراد اینقدر درگیر داد و بیداد بود که اصلا متوجه نشد آمپول تزریق شده. با خودم گفتم آخیش دیگه مشکلی نیست. ولی چشمتون روز بد نبینه ، همینکه خانم دکتر دست قصه هاي من و اراد...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه هاي من و اراد دنبال می کنید

برچسب : دندانپزشکی,دندانپزشکی دانشگاه تهران,دندانپزشکی بدون کنکور,دندانپزشکی شبانه روزی,دندانپزشکی بیمارستان میلاد,دندانپزشکی دانشگاه آزاد,دندانپزشکی در آمریکا,دندانپزشکی در ترکیه,دندانپزشکی مشهد,دندانپزشکی شهید بهشتی, نویسنده : 1mnoarad2 بازدید : 101 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 2:45